...


"عاشقتم"ُُُ،

کلمه ای شش حرفی

و سهم این روزهای من از تو!!

تمام شدن احساس گفتن ندارد

از چشم افتادن گفتن ندارد

می دانم...

نظرات 4 + ارسال نظر
شبنمکده سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://WWW.ABAEI.PERSIANBLOG.IR

عشق
حد انسان است
وقتی که دل
به سمت بی نهایت میل کند

حسین پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ق.ظ http://1w1p.blogsky.com

سلام
نمیدونم منظورت از این جمله چیه!

اما در مورد خودم میتونم بگم که دو ساله عاشقی رو فقط مخصوص اونی که بهترین و زیباترینه میدونم و تنها اونه که لیاقت عشق رو داره.
و
علاقمندی های که تو زندگی ما رایجه دیگه همچین چنگی به دلم نمیزنه.
--
نمیخواستم فعلا آپ کنم آما یه موضوعی رو دیدم که باید آپ میکردم.
منتظرتم تا نظرت رو بدونم.

حسین پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ق.ظ http://1w1p.blogsky.com

سلام
ممنون از حضورت.

اینکه نوشتی تمام شدن احساس گفتن ندارد
از چشم افتادن گفتن ندارد رو متوجه نشدم

امیدوارم با دیدن خدا در همه مخلوقاتش روز به روز به عشق شما افزوده شه.

[ بدون نام ] شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:48 ق.ظ

هزار سال گذشت
خاطراتم گرچه خط خورده و کهنه است
یادگاری زخم هایی کهنه ، از این دوره است
چند روزیست که من ، مرده ام
ولیکن نفس ، تا به آزادیم ، زنده است
بفهم
نفس ، در هوای نفس های تو
حضوری در آغوش یک ، مرده است
تو هم آدمی چون ، منی
مرده ای
سزاوار آغوش یک مرده ای ؟
میدانم
تا که افسار این قافله ، دست تو ست
ما به افکار جامانده وامانده ایم !

میفهمم یکی از بدترین حسهایی که میشه تجربه اش کرد
تموم شدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد